چرت و پرت ممنوع
نگارش در تاريخ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه

کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی ! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن!



ﺍُﺩﮐﻠﻦ 200 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ 3 ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ ! بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ 200 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽﺗﺎ 3 ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ...!



دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف میزنی ، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش میکنه درمورد تاسف بارترین تصادف های تاریخ بشر با ماشین ! کلی هم به خانواده ها توصیه میکنه



همیشه توی تاکسی اون کسی که اون ته نشسته ، زودتر پیاده میشه!



1 هفته رژیم حرفه ای شما با 1 ساعت پرخوری بر می گرده!



هندزفری رو اتو هم بکشیم بعد دو دقیقه گره می خوره!



کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمی خورین !
اما یه رانی که میخری گیر میدی به اون تیکه میوه که تهش مونده ! دلت میخواد با کلید درش بیاری !


وقتایی که با خودت تقلب می‌بری ، امتحان مثه آب خوردنه ، وقتی نمی‌ بری امتحان میشه در حد آزمون دکتری !



موقع رایت کردن سی دی یا 300 مِگ خالی می مونه یا 5 مگ زیاد میاد که چون یه دونه فایله کاریشم نمی تونی کنی !



یک ساعت اضافه می خوابی تا دو روز خوابت نمیاد ، یک ساعت کمتر میخوابی تا دو روز خواب آلودی !



تو گذشته ميگفتن پزشك محرمه ،
كم كم عكاس و فيلم بردار هم محرم شدن ،
حالا هم كه دى جى و گروه موسيقى محرم شدن !
اينجور كه من فهميدم فقط داداشاى عروس و دوماد نامحرمن !!




بدون هیچ گونه تردیدی یکی از درهای جهنم مخصوص کسانی است که بعد از گفتن یک جوک راجع بهش توضیح می دن ...



زنگ زدم پشتیبانی میگم: چرا سرعت اینترنتم کم شده؟
میگه: چون کندی سرعت دارین!
گفتم اجرت با سید الشهدا خیالم راحت شد، یه خانواده از نگرانی در اوردی ! پس دلیلش اینه! البته خودمم شک کرده بودم!

نگارش در تاريخ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه

  

 

بیماری او فقط در پاهایش تاثیر گذاشته است. سایز بالا تنه او کوچک است…
 
“مندی” ۳۵ ساله، Proteus syndrome او باعث گردید تا به یک مریضی فوق‌العاده نادر مبتلا شود و آن اینکه پاهایش ۷۰ کیلوگرم وزن داشته باشد.
این مریضی نادر را هم هر دکتری توان تشخیص علت آن را ندارد. شایدبه تعداد انگشتان یک دست در دنیا به آن مبتلا باشند.
بیماری او فقط در پاهایش تاثیر گذاشته است. سایز بالا تنه او کوچک است، اما پاهایش هنوز در حال رشد هستند. سایز کف پای او ۳۵ اینچ می‌باشد.
“مندی” که فارغ التحصیل رشته روانشناسی می‌باشد، می‌گوید که تلاش می‌کند که مانند بقیه عادی زندگی کند. او از هم صحبتی با دوستانش و مخصوصا رانندگی با ماشین ویژه خود (که با دست کنترل می‌شود) لذت می‌برد.

“مندی” پاهایش همچنان رشد می‌کند و رشد می‌کند. او هنوز می‌تواند راه برود ولی می‌گوید نهایتا باید پاهایش قطع شود چونکه هیچ درمان و دارویی برای بیماری او وجود ندارد.
“مندی” می‌گوید که در حال برنامه‌ریزی برای زندگی بعد از قطع پاهایش می‌باشد.
 
 
منبع: ارسالی کاربران
نگارش در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه
چرا در تبلیغات از زنها استفاده میشود
 
 
 
www.FunAndFunOnly.org
 
www.FunAndFunOnly.org
 
 
www.FunAndFunOnly.org
www.FunAndFunOnly.org
 
www.FunAndFunOnly.org
 
فکر کنم دیگه اعتراضی نیست
 
نگارش در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه

تصاويري از عشق که ميليون ها نفر با آن گريه کردند
 
گفته شده است که عکس اين دو پرنده در کشور اکراين گرفته شده است.
 

 
ميليون ها نفر در کشور آمريکا و اروپا با ديدن اين عکس ها گريه کرده اند.
عکاس اين عکس ها آنها را به بالاترين قيمت ممکن به روزنامه هاي فرانسه فروخته است
 و تمام نسخه هاي روزنامه در روز انتشار اين عکس بطور کامل فروخته شده است
 
در تصوير اول پرنده ماده زخمي روي زمين افتاده و  منتظر شوهرش مي باشد
 ????? ?????????
در تصوير دوم پرنده نر براي همسرش با عشق و دلسوزي غذا مي آورد
????? ????? ????
در تصوير سوم پرنده نر مجددا براي همسرش غذا مي آورد
 اما متوجه بي حرکت بودن وي مي شود لذا  شوکه شده و سعي مي کند او را حرکت دهد
لحظه اي که  متوجه مرگ عشق خود مي شود و شروع به جيغ زدن و گريه مي کند
در کنار جنازه همسرش مي ايستد و همچنان به شيون مي پردازد
در آخر مطمئن مي شود که عشق به او باز نمي گردد
 لذا با غم و ناراحتي کنار جنازه وي آرام مي ايستد
????? ????? ????
نگارش در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه

 

 
 
 

تفاوت زن ایرانی قدیم با زن ایرانی جدید!(طنز)
سرگرمی - مطالب خنده دار
 

زن ایرانی عکس, زن ایرانی, عکس زن ایرانی, مطالب خنده دار

 

لطفا به خانوما بر نخوره !

 

صبح ساعت ۵

زن ایرانی قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند

 

زن ایرانی جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند..

 

صبح ساعت ۶

زن ایرانی قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول  بیدار کردن آقای شوهر است.

 

زن ایرانی جدید: باز هم خوابیده است

 

صبح ساعت ۷

زن ایرانی قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.

 

زن ایرانی جدید: هنوز خوابیده است.

 

صبح ساعت ۱۱

زن ایرانی قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.

 

زن ایرانی جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی کمرش است

 

ظهر ساعت ۱۲

زن ایرانی قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.

 

زن ایرانی جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های جدید جهت چیز صحبت می‌کند

 

ظهر ساعت ۱۳

زن ایرانی قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌های آقای خانه درون تشت وسط حیاط خلوت میباشد.

 

زن ایرانی جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است…

 

ظهر ساعت ۱۴

زن ایرانی قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.

 

زن ایرانی جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون مایکروفر بوده و در همان حال در حال تماشای FashionTV می‌باشد.

 

ظهر ساعت ۱۵

زن ایرانی قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.

 

زن ایرانی جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.

 

عصر ساعت ۱۶

زن ایرانی قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.

 

زن ایرانی جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.

 

عصر ساعت ۱۷

زن ایرانی قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.

 

زن ایرانی جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.

 

عصر ساعت ۱۸

زن ایرانی قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.

 

زن ایرانی جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می‌برد.

 

شب ساعت ۱۹

زن ایرانی قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.

 

جدید: هنوز در حال خرید است.

 

شب ساعت ۲۰

زن ایرانی قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.

 

زن ایرانی جدید: کماکان در حال خرید است.

 

شب ساعت ۲۱

زن ایرانی قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.

 

زن ایرانی جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند.

 

شب ساعت ۲۲

زن ایرانی قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.

 

زن ایرانی جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.

نگارش در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه
نگارش در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه

 

8 موضـوع شگفـت انگیـز از زندگـی آلبـرت انیشتـن + تصاویری از زندگی شخصی او

 


هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید. بله،همگی ما می دانیم که انیشتن این فرمول [e=mc2] را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم،خودتان را بااین هشت مورد،شگفت زده کنید!

1 - اوبا سر بزرگ متولد شد
!
وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما او بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.

2 - حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود، نبود
!
مطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند، اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد] برای بچه های کوچک بود.

3 - او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بود
!
انیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد.
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،
زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.

4 - او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد
!
درسال 1895 در سن 17 سالگی، انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است که تا کنون متولد شده، در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.
در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.
وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد گفت: آنها بی نهایت کسل کننده بودند و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.

5 - علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت
!
انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.
پس این مورد قبول واقع شدن [آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد


6 - او فقط یکبار رانندگی کرد
انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت.
انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد.
یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.
انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد.
او قبول کرد، اماکمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.
دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"
سپس انیشتن از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد.

7 - الهام گر او یک قطب نما بود
.
انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.

8 - راز نهفته در نبوغ او
بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد.
اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد. بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد.
علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران ســــان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران ســــان | www.IranSun.net

 

نگارش در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, توسط مسعود-عطیه

دنیا هیچ وقت این مادر را فراموش نخواهد کرد !!!

 

 

 
سونامی اخیر ژاپن رو که یادتون هست؟وقتی گروه نجات زن جوانی را زیر آوار پیدا کرد،او مرده بود اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه چیز عجیبی دیدند.زن با حالت عجیب به زمین افتاده بود،زانو زده و حالت بدنش زیر فشار آوار کاملا"تغییر یافته بود. ناجیان تلاش میکردن جنازه را بیرون بیاورند که گرمایی موجودی ظریف را احساس کردند.چند ثانیه بعد،سرپرست گروه،دیوانه وار فریاد زد:بیاید...!یک بچه اینجاست.بچه زنده است...وقتی آوار از روی جنازه مادر کنار رفت دختر سه-چهار ماهه ای از زیر آن بیرون کشیده شد.نوزاد کاملا" سالم و در خواب عمیق فرو رفته بود.مردم وقتی بچه را بغل کردند،یک تلفن همراه از لباسش به زمین افتاد که روی صفحه شکسته آن این پیام دیده میشد:عزیزم،اگه زنده ماندی،هیچ وقت فراموش نکن مادر با تمامی وجودش دوستت داشت ..!
--

صفحه قبل 1 صفحه بعد